من بابای دارا و سارا هستم
گفت و گو از نیما تقوی و غلامحسین امامی
آن مرد آمد. با خندهای بر لبانش و هزار حکایت برای ما، عباس سیاحی؛ یکی از اولینهای سپاه دانش و پیکار با بیسوادی، احیاءکننده رنگرزی سنتی در شیراز، نویسنده اولین پیک بخوانیم و بنویسیم ،نویسنده کتاب فارسی اول دبستان و...
خودش میگوید «این را ننویس، اما من بابای دارا و سارا هستم.» و هر کدام از ما که یک کلاس هم درس خوانده باشیم دارا و سارا را میشناسیم و آنها را روی خط زمینهی فارسی اول دبستان دیدهایم.
سیاحی متولد 1311 اردستان یزد است. همهی رنگها را دوست دارد و میتواند با پوست گردو و انارهای خودمان تمام دنیا را رنگ کند. خیلیها را میشناسد و حکایتها دارد. اما خیلیها نمیدانند پیرمردی که در سلطانآباد شیراز کارگاه رنگرزی دارد، کیست؟
از دکتر مهدی حمیدی شیرازی یا دکتر خانلری با احترام صحبت میکند. خودش دربارهی شیراز میگوید: «شیراز دیوانهی خوب زیاد دارد.» و راست هم میگوید. آدمهای زیادی بیمزد و منت در فارس و شیراز کار کردند تا نامی از این شهر در خاطرهی جهان بماند. اما اکنون جای خالی خیلی از آنها را دریغ پر کرده است.
راستی شما هم باید سیاحی را دیده باشید؛ در فیلم «گبه». خیلی وقت پیش در جایی گفته: «من در فیلم گبه بازی نکردهام، زندگی کردهام.» در حقیقت او گبه را هم زنده کرده است.
بهانهی ما برای این گپ و گفت، رنگرزی سنتی در شیراز بود، اما کارنامهی فعالیت سیاحی وسیعتر از این حرفهاست، در این مصاحبه با بهاره قادری (عکس)همراه بودیم. خودتان بخوانید:
سلام. مصاحبه جالبی بود ولی لطفا با فونت درشتتر بنویس تا دردسرساز نشه.
کمی بیشتر به وبلاگت برس.
خوش باشی
آپ کن دیگه بابا تنبل